امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unconcerned

ˌʌnkənˈsɜrːnd ˌʌnkənˈsɜːnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌عرقه، خونسرد، بی‌قید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unconcerned

  1. adjective carefree; apathetic
    Synonyms: aloof, blind, blithe, callous, careless, cold, cool, deaf, detached, dispassionate, distant, easy, feckless, forgetful, hardened, hard-hearted, heedless, impassive, inattentive, incurious, indifferent, insensible, insensitive, insouciant, lackadaisical, lukewarm, negligent, neutral, nonchalant, oblivious, phlegmatic, relaxed, reserved, self-centered, serene, stony, supine, unbothered, uninterested, uninvolved, unmoved, unperturbed, unruffled, unsympathetic, untroubled, unworried
    Antonyms: caring, concerned, curious, interested

ارجاع به لغت unconcerned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unconcerned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unconcerned

لغات نزدیک unconcerned

پیشنهاد بهبود معانی