امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Uncovered

American: ʌnˈkəvərd British: ʌnˈkʌvəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    uncovers
  • وجه وصفی حال:

    uncovering

معنی‌ها

adjective
بی‌کلاه، سربرهنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
adjective
بی‌پوشش، بی‌حفاظ، بی‌سقف
adjective
بی‌بیمه، بی‌تضمین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncovered

  1. adjective exposed
    Synonyms: bare, brought to light, caught, disclosed, discovered, divulged, dug up, found out, laid bare, made public, naked, nude, on display, on view, revealed, shown, solved, stripped, unconcealed, unmasked, unprotected, unveiled, visible, vulnerable, weakened

ارجاع به لغت uncovered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncovered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uncovered

لغات نزدیک uncovered

پیشنهاد بهبود معانی