امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underling

ˈʌndərlɪŋ ˈʌndəlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    underlings

معنی

noun
آدم زیردست، آدم پست و حقیر، دون‌پایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underling

  1. noun subordinate
    Synonyms:
    servant assistant helper aide attendant deputy inferior second slave minion lackey flunky peon gofer second fiddle second stringer scrub serf

ارجاع به لغت underling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underling

لغات نزدیک underling

پیشنهاد بهبود معانی