امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unexciting

ʌnɪkˈsaɪtɪŋ ˌʌnɪkˈsaɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیر هیجان‌انگیز، غیر مهیج، کسل‌کننده، خسته‌کننده، معمولی، یکنواخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- an unexciting movie
- فیلمی کسل‌کننده
- After the military career, Christopher is ready for what will be a comparatively unexciting civilian life.
- کریستوفر پس از خدمت به‌عنوان نیروی نظامی، برای شروع زندگی غیرنظامیِ نسبتاً غیر هیجان‌انگیز و یکنواخت آماده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unexciting

  1. adjective dull
    Synonyms: big yawn, blah, boring, common, dead, dreary, familiar, ho hum, humdrum, long-winded, monotonous, ordinary, plain, prosaic, routine, run-of-the-mill, uneventful, unimaginative, uninspiring, uninteresting, usual, usual thing

ارجاع به لغت unexciting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unexciting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unexciting

لغات نزدیک unexciting

پیشنهاد بهبود معانی