امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unpretentious

ˌʌnprɪˈtenʃəs ˌʌnprɪˈtenʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نامتظاهر، فروتن، محقر، خالی از جلال و ابهت، بی‌تکلف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpretentious

  1. adjective simple, honest
    Synonyms: discreet, down, down home, easy-going, folksy, free-spirited, homey, humble, inelaborate, laid-back, lowly, modest, plain, prosaic, straightforward, unaffected, unambitious, unassuming, unbeautified, uncomplex, unembellished, unimposing, unobtrusive, unostentatious, unpresumptuous, unspoiled, up front
    Antonyms: affected, dishonest, flaunting, pretending, pretentious

ارجاع به لغت unpretentious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpretentious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpretentious

لغات نزدیک unpretentious

پیشنهاد بهبود معانی