امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unsuitable

ʌnˈsuːt̬əbl ʌnˈsuːtəbl / / -ˈsjuː-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unsuitable
  • صفت عالی:

    most unsuitable

معنی

adjective B2
نامناسب، ناباب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unsuitable

  1. adjective not proper, inappropriate
    Synonyms: clashing, disagreeable, discordant, discrepant, disparate, disproportionate, dissident, dissonant, ill-suited, improper, inadequate, inadmissible, inapposite, inapt, incompatible, incongruous, inconsistent, ineligible, infelicitous, inharmonious, interfering, irrelevant, jarring, malapropos, out of character, out of keeping, out of place, senseless, unacceptable, unbecoming, unbefitting, uncalled-for, undue, unfit, unfitting, unmatched, unseasonable, unseemly, unsuited
    Antonyms: appropriate, proper, suitable

ارجاع به لغت unsuitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unsuitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsuitable

لغات نزدیک unsuitable

پیشنهاد بهبود معانی