امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unwelcome

ʌnˈwelkəm ʌnˈwelkəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ناخوشایند، ناخواسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unwelcome

  1. adjective not wanted, desired
    Synonyms: blackballed, disagreeable, displeasing, distasteful, exceptionable, excess baggage, excluded, ill-favored, inadmissible, left out in cold, lousy, not in the picture, objectionable, obnoxious, rejected, repellent, shut out, thankless, unacceptable, unasked, undesirable, uninvited, unpleasant, unpopular, unsought, unwanted, unwished-for
    Antonyms: desirable, wanted, welcome

ارجاع به لغت unwelcome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unwelcome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unwelcome

لغات نزدیک unwelcome

پیشنهاد بهبود معانی