امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Urban Sprawl

    ˈɜrbən sprɔl ˈɜːbən sprɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    گسترش بی‌رویه‌ی شهری، پراکنده‌روی شهری (رشد سریع مناطق مسکونی و تجاری و ارتباطی شهرها بدون توجه کافی به طراحی شهری)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The effects of urban sprawl can be seen in the form of increased air and water pollution, as well as a decline in overall quality of life.
    - تأثیرات گسترش بی‌رویه‌ی شهری را می‌توان در افزایش آلودگی هوا و آب و همچنین کاهش کیفیت کلی زندگی مشاهده کرد.
    - Many cities are implementing policies to combat urban sprawl.
    - در بسیاری از شهرها سیاست‌هایی برای مقابله با پراکنده‌روی شهری اجرا می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد urban sprawl

    1. noun city spread
      Synonyms: built-up area, uncontrolled development, urban corridor, urban spread

    ارجاع به لغت urban sprawl

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «urban sprawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urban-sprawl

    لغات نزدیک urban sprawl

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی