امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vagrant

ˈveɪɡrənt ˈveɪɡrənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vagrants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
آدم آواره و ولگرد، دربه‌در، اوباش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- two vagrant brothers
- دو برادر ولگرد
- Gypsies led a vagrant life.
- کولی‌ها زندگی دائماً در حرکتی داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vagrant

  1. noun person with no permanent home and often with no means of support
    Synonyms: drifter, floater, homeless person, itinerant, rolling stone, street person, transient, wanderer

ارجاع به لغت vagrant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vagrant

لغات نزدیک vagrant

پیشنهاد بهبود معانی