امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Virtually

ˈvɜrːtʃuəli ˈvɜːtʃuəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
تقریباً، قریباٌ، نزدیک به، کمابیش، عملاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The company's profits virtually doubled after implementing new marketing strategies.
- سود شرکت بعد از پیاده‌سازی استراتژی‌های جدید بازاریابی نزدیک به دو برابر شد.
- virtually identical
- تقریباً یک‌جور
adverb
مجازاٌ، به طور مجازی
- I was able to virtually explore the city through a virtual reality tour.
- می‌توانستم به صورت مجازی از طریق یک تور واقعیت مجازی شهر را بگردم.
- She was able to virtually visit her family through video calls.
- او می‌توانست به صورت مجازی از طریق تماس تصویری خانواده‌اش را ببیند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد virtually

  1. adverb for all practical purposes
    Synonyms: around, as good as, basically, effectually, essentially, for all intents and purposes, fundamentally, give or take a little, guesstimate, implicitly, in all but name, in effect, in essence, in substance, in the ballpark, in the neighborhood, morally, nearly, not absolutely, not actually, practically, something like, upwards of

لغات هم‌خانواده virtually

  • adjective
    virtual
  • adverb
    virtually

ارجاع به لغت virtually

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «virtually» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/virtually

لغات نزدیک virtually

پیشنهاد بهبود معانی