امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Waddle

ˈwɑːdl ˈwɒdl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
راه رفتن اردک‌وار، اردک‌وار راه رفتن، کج و سنگین راه رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد waddle

  1. verb walk like a duck
    Synonyms: rock, shuffle, sway, toddle, totter, wiggle, wobble

ارجاع به لغت waddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waddle

لغات نزدیک waddle

پیشنهاد بهبود معانی