امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wash-and-wear

wɑʃ ən wɛr wɒʃ ən wɛə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بشوربپوش، بشوروبپوش (مربوط به پارچه و لباسی که پس از شسته شدن به اتو نیاز ندارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The wash-and-wear fabric of this shirt makes it perfect for traveling.
- پارچه‌ی بشوربپوش این پیراهن آن را برای مسافرت بسیار مناسب کرده است.
- I love wearing wash-and-wear clothes.
- من عاشق پوشیدن لباس‌های بشوروبپوش هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wash-and-wear

  1. noun easily washable fabric
    Synonyms: dry goods, non-iron clothes, off-the-rack clothes, permanent press clothes, ready-to-wear, store-bought clothes

ارجاع به لغت wash-and-wear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wash-and-wear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wash-and-wear

لغات نزدیک wash-and-wear

پیشنهاد بهبود معانی