امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Washbasin

ˈwɑːʃˌbeɪsn ˈwɒʃˌbeɪsn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    washbasins

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی بریتانیایی روشویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The plumber installed a new washbasin in the guest bathroom.
- لوله‌کش روشویی جدیدی در حمام مهمان قرار داد.
- I need to fix the leaky pipe underneath the washbasin.
- باید لوله‌ی چکه‌کن زیر روشویی را تعمیر کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد washbasin

  1. noun A basin for washing the hands (`wash-hand basin' is a British expression)
    Synonyms: washbowl, handbasin, basin, lavabo, washstand, wash-hand basin, lavatory

ارجاع به لغت washbasin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «washbasin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/washbasin

لغات نزدیک washbasin

پیشنهاد بهبود معانی