امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Widely

ˈwaɪdli ˈwaɪdli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more widely
  • صفت عالی:

    most widely

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
به‌طور گسترده‌ای، عمیقاً، به‌شدت، وسیعاً، بسیار، خیلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- widely approved
- مورد تأیید همگان
- widely read
- پرخواننده، خوش معلومات، کتاب خوانده، اهل مطالعه
adverb
در محدوده‌ی گسترده‌ای
adverb
در همه جا، (سفر کردن) زیاد، فراوان
adverb
(خندیدن) گوش تا گوش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد widely

  1. adverb To or over a great extent or range; far
    Synonyms: wide
  2. adjective
    Synonyms: extensively, generally, broadly, universally, publicly, popularly, abroad, nationally, internationally, in many places, comprehensively, far
    Antonyms: locally, in a small circle, narrowly

لغات هم‌خانواده widely

ارجاع به لغت widely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «widely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/widely

لغات نزدیک widely

پیشنهاد بهبود معانی