امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Winger

ˈwɪŋər ˈwɪŋə(r)
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(فوتبال) هافبک نفوذی پوششی راست یا چپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He passed to the winger.
- او به هافبک پاس داد.
- Winger misses the match with a calf injury.
- هافبک بازی را به دلیل مصدومیت از ناحیه ساق پا از دست می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت winger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «winger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/winger

لغات نزدیک winger

پیشنهاد بهبود معانی