امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Youthfulness

ˈjuːθflnəs ˈjuːθflnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
جوانی، طراوت
- I like the energy and the youthfulness of their music.
- من انرژی و طراوت موسیقی آن‌ها را دوست دارم.
- He was aware in spite of his youthfulness.
- علی‌رغم جوانی‌اش، آگاه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد youthfulness

  1. noun The time of life between childhood and maturity
    Synonyms: youth, juvenility, adolescence, greenness, juvenescence, puberty, salad days, spring

لغات هم‌خانواده youthfulness

ارجاع به لغت youthfulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «youthfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/youthfulness

لغات نزدیک youthfulness

پیشنهاد بهبود معانی