امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Yugoslav

    ˈjuːɡoʊslɑːv ˈjuːɡəʊslɑːv ˈjuːɡəʊslɑːv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective noun
    وابسته به جمهوری یوگسلاوی و مردم آن، یوگسلاو (Yugoslavic هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    adjective noun
    اهل جمهوری یوگسلاوی (yugoslavian هم می‌گویند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد yugoslav

    1. noun A native or inhabitant of Yugoslavia
      Synonyms: yugoslavian, Jugoslav, jugoslavian
    2. adjective Of or relating to or characteristic of the former country of Yugoslavia or its people or languages
      Synonyms: yugoslavian

    ارجاع به لغت yugoslav

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «yugoslav» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yugoslav

    لغات نزدیک yugoslav

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند