امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حامی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حمایت‌کننده، پشتیبان

فونتیک فارسی

haami
اسم
protector, support, supporter, supportive, ally, backer, behind, defense, patron, promoter, proponent, tutelary, backing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- مرد سخاوتمندی که حامی شعرا و هنرمندان بود

- a generous man who was a patron of poets and artists

- خداوند حامی و تسلی‌دهنده‌ی من است.

- God is my support and my solace.
شاخه‌ای از زبان‌های شمال آفریقا

فونتیک فارسی

haami
اسم خاص
زبان‌شناسی Hamitic
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حامی

ارجاع به لغت حامی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حامی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حامی

لغات نزدیک حامی

پیشنهاد بهبود معانی