جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "س" (صفحه 18)
سیاست بازی
سیاست بازی کردن
سیاست بازی های حزبی
سیاست بی طرفی
سیاست پرداز
سیاست پردازی
سیاست تجربی
سیاست تقلیل واردات
سیاست جبران بی عدالتی های گذشته نسبت به اقلیت ها
سیاست جداسازی و تبعیض به خاطر مذهب
سیاست جداسازی و تبعیض به خاطر نژاد
سیاست جغرافیایی
سیاست جهانی
سیاست چی
سیاست چی گری
سیاست حمایت از صنایع و فراورده های داخلی
سیاست رفتن تا مرز جنگ
سیاست زدایی کردن
سیاست زور
سیاست زور و قلدری
سیاست زور و واقع بینی
سیاست شناس
سیاست عملی
سیاست قبول مخاطره
سیاست کار
سیاست کارانه
سیاست کاری
سیاست مبتنی بر ضرورت
سیاست مداخله گری
سیاست مدارانه
سیاستمدار
سیاستمدار باتجربه
سیاستمداری
سیاستمند
سیاسنگ
سیاسی
سیاسی - جغرافیایی
سیاسی کردن
سیاسیات
سیاسیون
سیاق
سیاق عبارت
سیال
سیاله
سیالی
سیام
سیامی
سیانور
سیاوش
سیاه
سیاه آب
سیاه آمو
سیاه ال
سیاه براق
سیاه براق و تیره
سیاه پوست
سیاه پوست زولو
سیاه پوست کوسا
سیاه پوست گرایی
سیاه پوست مطیع
سیاه پوستی
سیاه پوش
سیاه پوشیدن
سیاه پیراهن
سیاه تاوه
سیاه تن
سیاه چال
سیاه چرده
سیاه چشم
سیاه خروس
سیاه دل
سیاه دلی
سیاه رخ
سیاه رنگ
سیاه زخم
سیاه زنگ
سیاه سته
سیاه سرفه
سیاه سنگ
سیاه سوخته
سیاه سیاه
سیاه سیاه رفتن
سیاه شبقی
سیاه شدگی
سیاه شدن
سیاه شدن سطح فلز
سیاه شش
سیاه قلم
سیاه کاج
سیاه کاری
سیاه کربن
سیاه کردن
سیاه گوش
سیاه گیله
سیاه مردگی
سیاه مرگ
سیاه مرمری
سیاه مست
سیاه و آبی
سیاه و براق
سیاه و سفید
سیاه و کثیف
سیاهدانه
سیاهرگ
سیاهرگ تبسی
سیاهرگ گردن
سیاهرگی
سیاهک
سیاهک گرفته
سیاهگر
سیاهه
سیاهه اموال
سیاهه فروش
سیاهه کردن
سیاهی
سیاهی اطراف چشم در اثر ضربه
سیاهی لشکر
سیاهی لشگر
سیئه گناه
سیب
سیب آدم
سیب تراش
سیب راخورد
سیب زائد
سیب زمستانی
سیب زمینی
سیب زمینی ترشی
سیب زمینی سرخ شده
سیب زمینی سرخ کرده
سیب زمینی شیرین
سیب زمینی هندی
سیب سنج
سیب صحرائی
سیب گلاب
سیبا
سیبابه
سیبچه
سیبری
سیبریه
سیبک
سیبکچه
سیبه
سیبی
سیبیا
سیترونلا
سیتوپلاسم
سیتوسین
سیج
سیج آمیز
سیج پذیر
سیج پذیری
سیج خواهی
سیج دار
سیج کردن
سیج گاه
سیج گری
سیج گری کردن
سیج گیری
سیج گیری کردن
سیجکار
سیجکاری
سیجناک
سیجیدن
سیحون
سیخ
سیخ بخاری
سیخ برای معاینه زخم
سیخ پر
سیخ زدن
سیخ زدن با چیز تیز
سیخ سیخی
سیخ شدگی
سیخ شدن
سیخ فلزی برای کباب کردن
سیخ کباب
سیخ کردن
سیخ گردان
سیخ و انبر شومینه
سیخچه
سیخک
سیخک زدن
سیخموی
سیخول
سیخونک
سیخونک زدن
سیخونک زدن با چیز تیز
سیخونک زنی
سید
سیدا
سیده
سیده دریاها
سیر
سیر دریا
سیر سیر
سیر فرازین
سیر قهقرایی
سیر کردن
سیر کن
سیر کونفلکس
سیر مانند
سیر مانی
سیر نزولی
سیر نزولی کردن
سیر نشده
سیر نکردنی
سیرا
سیرا شده
سیرا کردن
سیراب
سیراب شدن
سیراب کردن
سیراب نشدنی
سیرابی
سیراسازی
سیرالئون
سیرایی
سیرت
سیرخوردن
سیرسی
سیرش
سیرشدم
سیرک
سیرکن فلکس
سیرکننده
سیرمانی ندارد
سیرن
سیرنشدنی
سیروز
سیروس
سیره
سیری
سیری ناپذیر
سیز
سیزاب
سیزده
سیزده بدر
سیزده تا
سیزده تایی
سیزده عدد
سیزده عددی
سیزدهم
سیزدهمی
سیزدهمین
سیزی
سیزیم
سیستم آبرسانی
سیستم اخلاقی
سیستم اعشاری
سیستم اوزان
سیستم ایمنی
سیستم برق
سیستم حکومت
سیستم خبره
سیستم عامل
سیستم فرعی
سیستم کپرنیکی
سیستم متریک
سیستم واحد پولی طلا
سیستماتیک
سیستول
سیستولی
سیسرو
سیسل
سیسمونی
سیسنبر
سیسیل
سیسیلی
سیشل
سیصد
سیصدم
سیطره
سیطره داشتن
سیف
سیف الجبار
سیف الغراب
سیفلیس
سیفن
سیفون
سیفون مستراح
سیک
سیک گرایی
سیکران
سیکل
سیکلاپ
سیکلامات
سیکلامن
سیکلوترون
سیکلوستیل
سیکیم
سیگار
سیگار باریک
سیگار برگ
سیگار برگ باریک و ارزان قیمت
سیگار برگ هندی
سیگار را خاموش کردن
سیگار زنانه
سیگار فروش
سیگار فیلتردار
سیگار کشی
سیگار ماری جوانا
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی