جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ض"
ضابط
ضابطه
ضارب
ضارب با آلت نوک تیز
ضارب با چاقو
ضارب زننده
ضال
ضامن
ضامن پیچ
ضامن تفنگ و دینامیت و نارنجک
ضامن دادن
ضامن دار
ضامن شدن
ضامن فنر
ضامن کسی شدن
ضایع
ضایع شدن
ضایع کردن
ضایع کردن با برداشتن اجزا
ضایع کردن با تغییر دادن اجزا
ضایعات
ضایعه
ضایعه اندامی
ضباط
ضبط
ضبط دولت
ضبط رهن
ضبط رهن کردن
ضبط شده
ضبط شده از پیش
ضبط شده روی نوار
ضبط کردن
ضبط کردن به دستور دادگاه
ضبط کردن روی نوار
ضبط کردن روی نوار صوتی
ضبط کردن روی نوار ویدئو
ضبط کردن وجوه
ضبط کردن وسیله نقلیه
ضبط و ربط
ضجور
ضجه
ضجه کردن
ضحاک
ضحک
ضخامت
ضخامت سیم و صفحه فلزی
ضخیم
ضخیم الجلد
ضخیم شدن
ضخیم کردن
ضد
ضد آب
ضد آبستنی
ضد آتش
ضد اتمی
ضد اسید
ضد اطلاعات
ضد افسردگی
ضد امریکایی
ضد انعقاد خون
ضد انقلاب
ضد انقلابی
ضد باران
ضد بو
ضد بودن
ضد تانک
ضد تراست
ضد تکنولژی
ضد تورم
ضد تورمی
ضد توطئه
ضد جاسوسی
ضد حریق
ضد حمله
ضد خمپاره
ضد زنگ
ضد صدا
ضد صفرا
ضد صوت
ضد ضربه
ضد طوفان
ضد قی
ضد گلوله
ضد گلوله کردن
ضد گویی
ضد لغزندگی
ضد ماده
ضد مذهبی
ضد نفر
ضد و نقیض
ضد ورم
ضد هوایی
ضد یخ
ضد یهود
ضد-
ضدجرب
ضدعفونی
ضدعفونی شده
ضدعفونی کردن
ضدعفونی کردن با آب داغ
ضدعفونی کننده
ضدموشک
ضدیت
ضدیت کردن
ضرا بدبختی
ضرابخانه
ضرب
ضرب الاجل
ضرب المثل
ضرب المثلی
ضرب ثانوی
ضرب خور
ضرب خورده کردن
ضرب دیدگی مچ پا و کمر
ضرب دیدن عضله
ضرب دیدن مچ پا و دست
ضرب دیده کردن
ضرب سکه
ضرب شست
ضرب کردن
ضرب گرفتن
ضرب گرفتن روی میز
ضرب و جرح
ضرب و مکث
ضرب و مکث کردن
ضرب و مکث موسیقی رگ تایم
ضربات پیاپی
ضربات مداوم طبل
ضربات مکرر و سنگین زدن
ضربان
ضربان داشتن
ضربان قلب
ضربت
ضربت خورده
ضربتی
ضربدر
ضربدری
ضربدری کردن
ضربدیده
ضربدیده شدن پا
ضربدیده کردن پا
ضربه
ضربه آغاز
ضربه آهسته
ضربه از بالا به پایین
ضربه از پهلو
ضربه ای
ضربه با آرنج
ضربه با چیز غیر تیز
ضربه با چیز مسطح
ضربه با دست
ضربه با سر
ضربه با هر چیز پهن
ضربه با هر چیز تیز
ضربه به توپ کاشته
ضربه به خشتک شلوار با کف دست
ضربه به در
ضربه به دنبال حرکت قوسی دست
ضربه به سر
ضربه به سوی سوراخ
ضربه بیش از پار
ضربه تند
ضربه تند و رو به پایین
ضربه تند و سبک
ضربه تند و سبک زدن
ضربه تند و سطحی و سبک
ضربه تند و صدادار
ضربه تند و کوتاه
ضربه تند و کوتاه به پشت گردن
ضربه تند و کوتاه زدن
ضربه تند و محکم
ضربه تند و مستقیم
ضربه تند و ملایم زدن
ضربه جسمی
ضربه چاقو
ضربه چماق
ضربه خفه کن
ضربه خوردن
ضربه دارای امتیاز
ضربه روانی
ضربه روبه بالا
ضربه روحی
ضربه روحی زدن به
ضربه زدن
ضربه زدن با پهنه هفت تیر
ضربه زدن با حرکت قوسی دست
ضربه زدن با دسته هفت تیر
ضربه زدن با سر و صدا
ضربه زدن به
ضربه زدن به تندی
ضربه زدن به شدت
ضربه زدن به طور متوالی
ضربه زدن به طور مکرر
ضربه زدن به کلید
ضربه زدن به گوی از نزدیک
ضربه زدن به گوی در جهت سوراخ
ضربه زدن پی در پی
ضربه زننده
ضربه زیر چانه
ضربه سبک و تند
ضربه سخت
ضربه سخت زدن
ضربه سریع و کوتاه زدن
ضربه شدید
ضربه شست
ضربه شلاق
ضربه شمشیر
ضربه فرهنگی
ضربه فنی
ضربه فنی در مشت زنی
ضربه فنی کردن در مشت زنی
ضربه قوچ
ضربه گیر
ضربه گیر بادی
ضربه گیر کفش
ضربه گیر موتور
ضربه محکم
ضربه محکم با چوگان
ضربه مرگبار
ضربه مشت
ضربه مغزی
ضربه ملایم
ضربه ملایم زدن
ضربه ملایم زدن با کف دست
ضربه مهلک
ضربه های امتیاز آور
ضربه هوایی زدن
ضربه ی آرشه بر سیم ویولن و غیره
ضربه ی کاری
ضربی
ضرر
ضررداشتن
ضرردیدن
ضررزدن به
ضرس
ضرطه
ضرغام شیر
ضرورت
ضرورت داشتن
ضرورت شعری
ضرورت ها
ضرورتا
ضروری
ضروری ساختن
ضروری کردن
ضروریات
ضریب
ضریب القا
ضریب انتفاع
ضریب باد و سرما
ضریب چایش
ضریب ده
ضریب زاویه
ضریب زاویه ای
ضریب سختی فلزات
ضریب سرما
ضریب گسیل انرژی
ضریح
ضریر کور
ضریع
ضریع استخوان
ضریع غضروف
ضریعی
ضعف
ضعف اعصاب
ضعف حافظه
ضعف عضله
ضعف کردن
ضعف نفس
ضعیف
ضعیف از نظر اخلاق و اراده
ضعیف البنیه
ضعیف الجثه
ضعیف الحال
ضعیف العقل
ضعیف المزاج
ضعیف النفس
ضعیف شدن
ضعیف شدن صدا
ضعیف شدن نور
ضعیف کردن
ضعیف کش
ضعیف نواز
ضعیفه
ضغطه
ضغطه انگیز
ضغف بنیه
ضفدع
ضفن
ضلال
ضلالت
ضلالت اخلاقی
ضلالت انگیز
ضلالت مذهبی
ضلع
ضلع برابر با اضلاع دیگر
ضلعی
ضم
ضمائم
ضماد
‹
1
2
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی