جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ع"
عائله
عابد
عابدانه
عابر
عابر پیاده
عابر تماشاچی
عابر متخلف
عاج
عاج تایر
عاج تایر اتومبیل
عاج تراش
عاج دار
عاج دندان
عاج فیل
عاج مانند
عاجز
عاجز از بیان
عاجز از پرداخت بدهی های خود
عاجز شدن
عاجز کردن
عاجزانه
عاجل
عاجلا
عاجی
عاد
عادت
عادت بد
عادت به پوشیدن داشتن
عادت خشک
عادت دادن
عادت دادن به مشکلات
عادت داشتن
عادت دهی
عادت زنانه
عادت شدن
عادت عجیب
عادت قدیمی و ملکه شده
عادت کردگی
عادت کردن
عادت کردن به کارهای ناخوشایند
عادت کرده
عادت ماهانه
عادت ماهانه در زنان
عادت همیشگی
عادتا
عادتی
عادل
عادلانه
عادله
عادی
عادی بودن
عادی در اثر استعمال زیاد
عادی در اثر فراوانی
عادی سازی
عادی شدن
عادی کردن
عادی کننده
عار
عار داشتن
عار داشتن از
عارض
عارض شدن
عارض شدن به دادگاه
عارض شدن به مراجع صالحه
عارضه
عارضه کسالت
عارضی
عارف
عارفانه
عاری
عاری از
عاری از احساس
عاری از احساس و مروت
عاری از احساسات
عاری از احساسات شدید
عاری از اشکال
عاری از اطناب
عاری از اعتماد به خود
عاری از بخش فوقانی
عاری از بیان
عاری از تازگی
عاری از تازگی و لطف
عاری از تخیل
عاری از تزئینات
عاری از تزیین و تجمل
عاری از تزیینات زیاد
عاری از تعصب نژادی
عاری از جان
عاری از چند گونگی
عاری از حساسیت و احساس
عاری از خصوصیات
عاری از خواب دیدن
عاری از خودپسندی
عاری از خودخواهی
عاری از خودداری
عاری از خودنمایی
عاری از دستمزد فروش
عاری از رویدادهای مهم
عاری از سلاح اتمی
عاری از شوخ دلی
عاری از غبار
عاری از غلط
عاری از گرفتگی
عاری از گیاه
عاری از لطافت
عاری از لطف
عاری از لطف و زیبایی
عاری از لطف و گیرایی
عاری از مبالغه
عاری از محدودیت
عاری از مزه
عاری از موجودات و سازواره های زنده
عاری از نوشته
عاری از ویژگی
عاری از همدردی
عاری از هوا
عاری از هوش
عاری ازجزئیات زیادی
عاری ازحقیقت
عاری بودن از تجمل و تزیین
عاری بودن از لطافت و زینت
عاریت
عاریت گرفت واژه
عاریت گرفتن
عاریت گرفتن اندیشه
عاریتی
عاریه
عاریه دادن
عاریه گرفتن
عازم
عازم آبادان شد
عازم جنوب
عازم خارج
عازم داخل
عازم سفرشدن
عازم شدن
عازم شدن از جایی
عازم شرق
عازم شمال
عازم غرب
عازم کره زمین
عازم منزل
عاشق
عاشق بودن
عاشق پیشگی
عاشق پیشه
عاشق پیشین
عاشق راستین
عاشق شدن
عاشق شکلات
عاشق کش
عاشق و معشوق
عاشق هنرپیشگی و صحنه نمایش
عاشقانه
عاشقانه رفتار کردن
عاشقانه کردن
عاشقانه و محزون
عاشقی
عاشورا
عاصی
عاطر
عاطفه
عاطفه گرایی
عاطفی
عاطل
عاطل گذاری
عاطل و باطل
عاطل و باطل کردن
عافیت
عافیت باشد
عاق
عاق کردن
عاقبت
عاقبت اندیش
عاقبت اندیشی
عاقبت بخیر
عاقبت نیاندیشی
عاقد
عاقرقرحا
عاقل
عاقل در امور دنیا
عاقل کردن
عاقل نما
عاقلانه
عاقلانه بودن
عاقله
عاقله زن
عاکف
عالم
عالم افروز
عالم الغیب
عالم الهیات
عالم تاب
عالم خواب
عالم صغیر
عالم غیب
عالم لاهوت
عالم مسیحیت
عالم مطلق
عالم وحوش
عالم هپروت
عالما
عالمانه
عالمگیر
عالمگیر کردن
عالمی
عالمیان
عالی
عالی از نظر رتبه و مقام و رده
عالی بودن
عالی ترین
عالی ترین رتبه
عالی جناب
عالی رتبه
عالی قدر
عالی مقام
عالی نبودن
عالی نما
عالی و معرکه
عالی!
عالیجناب
عالیرتبگان
عالیه
عام
عام المنفعه
عامدا
عامل
عامل ارهاش
عامل اساسی
عامل اسباب کشی
عامل اصلی
عامل اکسید کننده
عامل انجام
عامل بازدارنده
عامل پایان دهنده
عامل پرتقالی رنگ
عامل پیشرفت
عامل تحرک
عامل تحریک
عامل تر کننده
عامل ترس
عامل تعیین کننده
عامل جانبخش
عامل جرم
عامل حزن
عامل حیاتی
عامل خنده آور
عامل دلسرد کننده
عامل رشد
عامل رنجش
عامل رنگزنی
عامل شکست
عامل ضعف
عامل عذاب
عامل علیت
عامل عمده
عامل غیر قابل پیش بینی
عامل فروش
عامل فروش تولیدات کارخانه
عامل فساد
عامل فلاکت
عامل کشیدگی طبیعی عضلات
عامل کندکننده
عامل مرگ
عامل مشترک گرفتن
عامل معلوم کننده
عامل موثر
عامل نامشخص
عامل نگرانی
عامل ننگ
عامل هتل
عامل همبستگی
عاملیت
عامه
عامه پسند
عامه مردم
عامی
عامیانه
عاید
عاید داشتن
عاید شدن
عایدات
عایدی
عایدی اضافه بر حقوق
عایق
عایق برای بستن دور دیگ بخار و غیره
عایق بندی
عایق بندی شده
عایق بندی کردن
عایق بندی کردن در مقابل سرما و گرما
عایق خازن
عایق دار
عایق در برابر آب
عایق ساز
عایق سازی
عایق سازی کردن
عایق صدا
عایق کاری
عایق کاری کردن
عایق گذاری کردن در مقابل سرما و گرما
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی