جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ش" (صفحه 2)
شانزدهمی
شانزدهمین
شانس
شانس بد
شانس برد در شرط بندی و مسابقه
شانس مجدد
شانس موفقیت
شانسی
شانسی بودن
شانکر
شانه
شانه آویز
شانه اسب
شانه انداز
شانه انگبین
شانه ای
شانه با دندانه های ظریف
شانه بالا انداختن
شانه بالا اندازی
شانه بطری
شانه به سر
شانه پوش
شانه پوش در مراسم برخی کلیساها
شانه پهن
شانه چرخان
شانه خاکی جاده
شانه خالی
شانه خالی کردن
شانه خالی کردن از کار مشکل
شانه خالی کردن با بهانه
شانه خالی کردن با حیله گری
شانه دان
شانه دندانه باریک
شانه زدن
شانه ساز
شانه سر خروس و غیره
شانه عسل
شانه فشنگ
شانه کردن پشم
شانه کردن گیسو
شانه گردان
شانه نکرده
شانه و مرتب کردن
شانه ها را پایین گرفتن
شاول
شاه
شاه اندازی
شاه باز
شاه بلوط
شاه بلوط هندی
شاه بلوطی
شاه بندر
شاه بوی
شاه بیت
شاه پر
شاه پرست
شاه پرستی
شاه تره
شاه توت
شاه تیر
شاه چین
شاه خط
شاه داماد
شاه سیم
شاه غول آسا
شاه فقید
شاه فنر
شاه کردن
شاه کش
شاه کشی
شاه کلید
شاه گرای
شاه گرایی
شاه لوله
شاه لوله گاز
شاه مات
شاه مات کردن
شاه ماهی
شاه ماهی اقیانوس اطلس
شاه ماهی امریکایی
شاه ماهی شمالی
شاه نشین
شاه وارد می شود
شاهانه
شاهپور
شاهد
شاهد آوردن
شاهد بارز
شاهد بودن
شاهد چیزی بودن
شاهد دروغگو
شاهد را مورد بازپرسی قرار دادن
شاهد رسمی
شاهد شدن
شاهد عینی
شاهد گرفتن
شاهد واقعه
شاهدانه
شاهدانه عدسی
شاهدخت
شاهراه
شاهرخ
شاهرگ
شاهرگه
شاهرگی
شاهزادگان
شاهزاده
شاهزاده خانم
شاهزاده خودمختار
شاهسپرم
شاهق
شاهکار
شاهکار زندگی
شاهگان
شاهنامه
شاهنده
شاهنشاه
شاهنشاهی
شاهنگ
شاهوار
شاهورد
شاهی
شاهی آبی
شاهی اشرفی
شاهیان
شاهین
شاهین ترازو
شاهین کوچک
شایا
شایان
شایان بودن
شایان تقلید
شایان تمجید
شایان توجه
شایان ملاحظه
شاید
شاید نه
شایدی
شایست
شایستگر
شایستگی
شایستن
شایسته
شایسته بودن
شایسته شدن
شایسته مقام قضاوت
شایش
شایع
شایع بودن
شایع شدگی
شایع شدن
شایع شدن خبر
شایع کردن
شایعات تهمت آمیز
شایعه
شایعه پراکن
شایعه پراکندن
شایعه پراکنی
شایعه پراکنی کردن
شایعه پراکنی و دروغ بافی کردن
شایعه پرداز
شایعه پردازانه
شایعه پردازی
شایعه خوشایند
شایعه ساز
شایعه نامه
شایق
شایگان
شایگانی
شایمندی
شایند
شایندگی
شاینده
شاینده بودن
شاینده سالاری
شایندی
شب
شب احیا
شب افتتاح
شب افروز
شب اول اپرا
شب اول تئاتر
شب اول فیلم
شب اول کنسرت
شب اول نمایش
شب بو
شب بوی هراتی
شب به خیر
شب پا
شب پایی
شب پره
شب پره ای
شب پس از روز معین
شب پوش
شب پیش
شب پیش از روز عزیز
شب تا صبح
شب تاب
شب تاز
شب چراغ
شب چره
شب خوش
شب دزد
شب دزدی کردن
شب را به سر بردن
شب زده
شب زنده دار
شب زنده داری
شب زنده داری در کنار جسد
شب زنده داری کردن
شب زنده داشتن
شب زی
شب ژانویه
شب سال نو
شب شما خوش
شب شنبه
شب عزیز
شب عید
شب قبل
شب کار
شب کاری
شب کلاه
شب کور
شب کوری
شب گذشته
شب گشا
شب ماندن
شب مانده
شب مانند
شب نشینی
شب نما
شب نما شدن
شب نمایی
شب نمایی کردن
شب و روز
شب ها
شب هفته
شب هنگام
شب یار
شباب
شباط
شباک
شباک بندی
شبان
شبانگاه
شبانگاهی
شبانگه
شبانه
شبانه روز
شبانه روزی
شبانی
شبانی کردن
شباویز
شباهت
شباهت داشتن
شباهت داشتن به
شباهت گول زننده
شباهت نسبی
شباهنگ
شبت
شبتاب شدن
شبتابی
شبح
شبح رانی
شبح زداگر
شبح زدایی کردن
شبح زده
شبح سانی
شبح گونه
شبح مانند
شبحی
شبخواب
شبخوان
شبخیز
شبدر
شبدرسگ
شبدری
شبدیز
شبر
شبرم
شبرنگ
شبرو
شبروز برابری تابستان
شبست
شبستان
شبستان کاخ
شبستان کلیسا
شبق
شبق شهوت
شبق مفرط در مرد
شبکارانه
شبکند
شبکوری
شبکه
شبکه ای
شبکه ای کردن
شبکه بندی
شبکه بندی رگ ها
شبکه بندی رگه ها
شبکه چهارخانه
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند