جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "م" (صفحه 29)
موج زنی
موج زیرکش
موج سر سفید
موج سوار
موج سواری
موج سواری کردن
موج شکن
موج صوت
موج ضربه ای
موج غلتان
موج کوبشی
موج کوتاه
موج کوچک
موج گیر
موج مانند
موج متوسط
موج ناگهانی
موج نور
موج وار حرکت کردن
موج ها و شیارهای پولاد خم پذیر
موج های هوایی
موج هوای گرم
موج یاب
موجب
موجب آزردگی شدن
موجب احساس تحسین شدن
موجب احساس ترحم شدن
موجب احساس حزن شدن
موجب احساس خشم شدن
موجب ارتعاش
موجب بد بیاری شدن
موجب بدشانسی
موجب بدگواری
موجب به دست آوردن محصول شدن
موجب به فروش رفتن شدن
موجب بیماری همه گیر
موجب تخفیف جرم
موجب ترس و نگرانی بی جا
موجب ترقی بهای سهام و اوراق بهادار
موجب تعدیل شدن
موجب تغییر
موجب تغییر تدریجی شدن
موجب تغییر جهت شدن
موجب تفریح شدن
موجب تفریح و تفرج شدن
موجب تهدید شدن
موجب حصول نتیجه شدن
موجب حواس پرتی
موجب خجالت شدن
موجب خشم شدن
موجب خنده
موجب دردسر
موجب دلخوری
موجب دلهره
موجب رنج و فلاکت
موجب رنجش شدن
موجب سردرگمی شدن
موجب سریدن شدن
موجب شدن
موجب شدن با عمل غیر منتظره
موجب شکست کسی شدن
موجب شگفتی و تحسین
موجب صرفه جویی در وقت
موجب ضرر
موجب غم
موجب کامیابی
موجب گمراهی شدن
موجب مباهات
موجب مرگ
موجب مسرت
موجب نابودی
موجب نومیدی
موجب وقفه
موجب هراس و انزجار
موجب یبوست شدن
موجبات
موجد
موجد آهن ربایی
موجدار
موجدار بودن
موجدار شدن
موجدار کردن
موجداری
موجر
موجره
موجز
موجز و کمی مبهم
موجک
موجل
موجود
موجود آلی تک
موجود افسانه ای
موجود بودن
موجود بودن در
موجود جاوید
موجود جهش یافته
موجود خون آشام
موجود خیالی
موجود داشتن
موجود در سازواره زنده
موجود ذره بینی
موجود زنده
موجود ضعیف و کم رشد
موجود فانی
موجود فضایی
موجود ولی ناآشکار
موجودات
موجودات ریز و انسان مانند
موجودات فانی و بی روح ساکن در هوا
موجودتاگی
موجودی
موجودی انبار
موجودی اوراق بهادار
موجودی دار کردن فروشگاه
موجودی در حساب بانکی
موجودی شراب
موجودی فروشگاه
موجودیت
موجودیت ملی
موجودیت نا آشکار
موجه
موجه از نظر استدلال
موجه بودن
موجه دانستن
موجه ساز
موجه شمردن
موجه کردن
موجه نشان دادن
موجه نما
موجی
موجی بودن
موجی شدن
موجی کردن
موچ
موچ زدن پرنده کوچک
موچول
موچین
موچینه
موحد
موخر
موخره
موخشک کن
مودار
مودب
مودب بودن
مودب و خوش برخورد
مودب و فرهیخته
مودب و مهربان نسبت به زنان
مودبانه
مودبانه از نظر حرف
مودت
مودت آمیز
مودی
موذن
موذی
موذیانه
موذیگری
مور
مور درودگر
مور شناسی
مورال
مورب
مورب بودن
مورتل
مورث
مورچال
مورچه
مورچه خوار
مورچه سواری
مورچه و زنبور کارگر
مورخ
مورد
مورد ... قرار گرفتن
مورد آزمایش
مورد اتهام
مورد اجاره
مورد اجحاف
مورد اجحاف قرار دادن
مورد احتیاج
مورد ادعا
مورد ادعای مالکیت قرار دادن
مورد استثنا
مورد استحقاق
مورد استعمال قرار دادن ابزار با مهارت
مورد استعمال قرار دادن سلاح با مهارت
مورد استفاده
مورد استفاده قرار دادن
مورد استفاده قرار نگرفته
مورد استقبال
مورد استیضاح قراردادن با شدت
مورد اشاره
مورد اطمینان
مورد اعتراض قرار دادن
مورد اعتماد
مورد اعتماد قرار دادن
مورد انتظار
مورد انتقاد شدید قرار گرفتن
مورد انتقاد قرار دادن به سختی
مورد انتقاد و پرسش قرار دادن
مورد ایذا و اذیت قرار دادن
مورد بازپرسی قرار نگرفته
مورد بازدید قرار دادن
مورد بازرسی قرار دادن شاهد
مورد بحث
مورد بحث روز
مورد بحث قرار دادن به تفصیل
مورد بحث قرار دادن به طور مکرر
مورد بحث و تفسیر قرار دادن
مورد بررسی
مورد بی اعتنایی قرار دادن
مورد بی توجهی
مورد بی توجهی قرار گرفتن
مورد پرسش قرار دادن
مورد پرسش قرار دادن با خشم
مورد پرسش قرار دادن به طور دقیق
مورد پرسش قرار دادن به طور رسمی
مورد پرسش و تردید قرار دادن
مورد پژوهی
مورد پسند
مورد تاخت و تاز قرار دادن
مورد تاکید قرار دادن
مورد تایید
مورد تایید و تصدیق
مورد تجاوز جنسی قرار دادن
مورد تجاوز قرار نگرفته
مورد تجربه قرار دادن
مورد تجربه و تحلیل
مورد تحسین
مورد تحسین و تکریم قرار دادن
مورد تحقیر و تنبیه قرار دادن
مورد تدریس قرار نگرفته
مورد ترجیح
مورد تردید
مورد تردید قرار دادن
مورد تصویب قراردادن بی بررسی و چون و چرا
مورد تعدی
مورد تعدی قرار دادن
مورد تعقیب
مورد تعقیب پلیس
مورد تفکر قرار دادن
مورد تکریم
مورد تکریم قرار دادن
مورد تمسخر
مورد تمسخر قرار دادن
مورد توافق
مورد توافق قرار نگرفته
مورد توجه
مورد توجه قرار دادن
مورد توجه قرار ندادن
مورد توجه قرار نگرفته
مورد توجه همگان
مورد توهین قرار دادن
مورد جر و بحث قرار دادن
مورد جلوگیری
مورد حمایت
مورد حمایت دو حزب
مورد حمله بیماری قرار گرفتن به طور ناگهانی
مورد حمله سرفه قرار گرفتن
مورد حمله قرار دادن
مورد حمله قرار دادن با حرف و انتقاد
مورد حمله قرار دادن با خشم
مورد حمله قرار دادن به طور لفظی
مورد حمله لفظی قرار دادن
مورد حمله مکرر و شدید قرار دادن
مورد دادرسی قرار دادن
مورد دانه
مورد درخواست
مورد درخواست و میل
مورد دستبرد قرار دادن
مورد دقت قرار دادن
مورد رسیدگی قرار دادن
مورد رشک
مورد ستایش قرار دادن
مورد ستایش قرار نگرفته
مورد سنجش قرار دادن
مورد شک
مورد ضرب و شتم قرار دادن
مورد طرح در دادگاه
مورد طعن و لعن قرار دادن
مورد طنز قرار دادن
مورد طنز و انتقاد قرار دادن
مورد عتاب و خطاب قرار دادن
مورد عتاب و خطاب قرار دادن به سختی
مورد عزت و احترام قرار دادن
مورد علاقه
مورد عمل
مورد غفلت قرار گرفتن
مورد فهم اکثریت مردم
مورد قبول
مورد قبول اکثریت مردم
مورد قضاوت قرار گرفتن
مورد کاربرد در آیین نیایش
مورد کالبدشکافی
مورد کم توجهی قرار دادن
مورد لاف و گزاف
مورد لزوم
مورد لطف قرار دادن
مورد لطف قرار ندادن
مورد لعن و طعن قرار دادن
مورد مبادله
‹
1
2
...
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی