شکل جمع:
actionsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اقامهی دعوا کردن، به دادگاه شکایت کردن، شاکی شدن
به عمل در آوردن، جامهی عمل پوشاندن به
وارد عمل شدن، پیکار کردن، عملیات نظامی را آغاز کردن
فعال، در حال کار، در حال عمل
از کارافتاده، خراب
در عملیات جنگی درگیر شدن، وارد رزم شدن
فعال شدن، اقدام کردن
اقامهی دعوی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «action» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/action