امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aristocracy

ˌerəˈstɑːkrəsi ˌærəˈstɒkrəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    aristocracies

معنی و نمونه‌جمله

noun
حکومت اشرافی، طبقه اشراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the aristocracy of scientists
- زبده‌سالاری دانشمندان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aristocracy

  1. noun privileged class, government
    Synonyms: elite, gentility, gentry, haut monde, high society, nobility, noblesse, patricians, patriciate, peerage, society, upper class, upper crust
    Antonyms: commoners, plebites, proletariat

Collocations

ارجاع به لغت aristocracy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aristocracy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aristocracy

لغات نزدیک aristocracy

پیشنهاد بهبود معانی