امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aristocratic

ˌerəstəˈkræt̬ɪk ˌærəstəˈkrætɪk / / əˌrɪs-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
اشرافی، اعیانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- his aristocratic manners
- رفتار اشراف منشانه‌ی او
- an aristocratic family
- خانواده‌ی اشرافی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aristocratic

  1. adjective privileged, elegant
    Synonyms: aloof, blue-blooded, courtly, dignified, elegant, elite, fine, haughty, noble, patrician, polished, refined, snobbish, stylish, upper-class, well-born, well-bred
    Antonyms: low-born, low-life, poor, unprivileged, vulgar, wanting

ارجاع به لغت aristocratic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aristocratic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aristocratic

لغات نزدیک aristocratic

پیشنهاد بهبود معانی