امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Assembler

American: əˈsemblər British: əˈsemblə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
هم‌گذار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assembler

  1. noun A program to convert assembly language into machine language
    Synonyms: assembly program
  2. noun A person or business that makes or builds something
    Synonyms: builder, constructor, erector, maker, manufacturer, producer

ارجاع به لغت assembler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assembler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assembler

لغات نزدیک assembler

پیشنهاد بهبود معانی