امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Behavioral

    bɪˈheɪvjərəl bɪˈheɪvjərəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ behavioural نوشته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    روان‌شناسی سلامت روان (مربوط به رفتار و سلوک) رفتاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - behavioural psychology
    - روان‌شناسی رفتاری
    - behavioral problems
    - مشکلات رفتاری
    - behavioural patterns
    - الگوهای رفتاری
    - behavioral and cultural change
    - تغییر رفتاری و فرهنگی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد behavioral

    1. adjective Of or relating to behavior
      Synonyms: behavioural

    لغات هم‌خانواده behavioral

    ارجاع به لغت behavioral

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «behavioral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/behavioral

    لغات نزدیک behavioral

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی