امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Behaviorism

    bɪˈheɪvjɚɪzm bɪˈheɪvjərɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ behaviourism نوشته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (مکتبی در روان‌شناسی که اعتقاد دارد برایِ شناختِ یک موجودِ زنده نیازی به بررسی حالت‌هایِ درونیِ او (مثلِ فکر کردن) نیست و تنها بررسیِ محرک‌های خارجی و رفتارهایِ بیرونیِ آن موجود (همانندِ گریه کردن) کافی است) رفتارگرایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Behaviorism is an approach to understanding the behavior of humans and animals.
    - رفتارگرایی روشی برای درک رفتار انسان‌ها و حیوانات است.
    - theories of behaviourism
    - نظریه‌های رفتارگرایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد behaviorism

    1. noun An approach to psychology that emphasizes observable measurable behavior
      Synonyms: behaviourism, behavioristic psychology, freudianism, associationism, behaviouristic psychology, configurationism, metapsychology

    لغات هم‌خانواده behaviorism

    ارجاع به لغت behaviorism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «behaviorism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/behaviorism

    لغات نزدیک behaviorism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی