امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caparison

kəˈpærɪsən kəˈpærɪsən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
زره و تجهیزات اسب، مجهز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caparison

  1. noun Stable gear consisting of a decorated covering for a horse, especially (formerly) for a warhorse
    Synonyms: adorn, clothing, trapping, covering, deck, decoration, horsecloth, harness, trappings, housing, saddlecloth
  2. verb Put a caparison on
    Synonyms: bard, barde, dress up

ارجاع به لغت caparison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caparison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caparison

لغات نزدیک caparison

پیشنهاد بهبود معانی