امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Carefree

ˈkerfriː ˈkeəfriː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more carefree
  • صفت عالی:

    most carefree

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بی‌خیال، سرخوش، فارغ‌بال، آسوده‌خاطر، بی‌غم، راحت، خوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I was seventeen and carefree.
- هفده‌ساله بودم و فارغ از غم و نگرانی.
- a quiet carefree life
- زندگی آرام و بی‌دغدغه
- to be carefree
- بی‌خیال بودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carefree

  1. adjective lighthearted, untroubled
    Synonyms: airy, at ease, blithe, breezy, buoyant, calm, careless, cheerful, cheery, cool, easy, easy-going, feelgood, happy, happy-go-lucky, insouciant, jaunty, jovial, laid back, radiant, secure, sunny, unanxious, unbothered
    Antonyms: anxious, heavyhearted, troubled, worried

ارجاع به لغت carefree

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carefree» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carefree

لغات نزدیک carefree

پیشنهاد بهبود معانی