امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Careful

ˈkerfl ˈkeəfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more careful
  • صفت عالی:

    most careful

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
مراقب، مواظب، متوجه، بااحتیاط، بادقت، محتاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Be careful what you wish for.
- مراقب باش چه آرزویی میکنی.
- Please be more careful next time.
- لطفا دفعه‌ی بعدی بیشتر مواظب باش.
- be careful with money
- حسابگر باش
- be careful about/ be careful of
- مراقب بودن، مواظب بودن، دقت کردن، متوجه بودن، احتیاط کردن
adjective
(کار و غیره) دقیقاً انجام‌شده، سنجیده، دقیق، حساب‌شده
- a careful analysis
- تجزیه و تحلیل موشکافانه
- a careful attention to details
- توجه دقیق به جزئیات
- a careful reply
- پاسخ سنجیده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد careful

  1. adjective cautious; painstaking
    Synonyms: accurate, alert, apprehensive, assiduous, attentive, chary, choosy, circumspect, concerned, conscientious, conservative, cool, deliberate, discreet, exacting, fastidious, finicky, fussy, going to great lengths, guarded, heedful, judicious, leery, meticulous, mindful, observant, particular, playing safe, precise, prim, protective, provident, prudent, punctilious, regardful, religious, rigorous, scrupulous, selfdisciplined, shy, sober, solicitous, solid, thorough, thoughtful, vigilant, wary
    Antonyms: careless, inattentive, incautious, thoughtless, uncareful, unconcerned, unscrupulous

لغات هم‌خانواده careful

ارجاع به لغت careful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «careful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/careful

لغات نزدیک careful

پیشنهاد بهبود معانی