امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Classical Music

    ˈklæsɪkəl ˈmjuzɪk ˌklæsɪkl ˈmjuːzɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable A2
    موسیقی کلاسیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I enjoy listening to classical music while I study.
    - از گوش کردن به موسیقی کلاسیک هنگام مطالعه لذت می‌برم.
    - Many people find classical music to be calming.
    - موسیقی کلاسیک برای بسیاری از افراد آرامش‌بخش است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد classical music

    1. noun serious music
      Synonyms: art music, chamber music, classic, concert music, longhair music, operatic music, semiclassical music, symphonic music

    ارجاع به لغت classical music

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «classical music» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/classical-music

    لغات نزدیک classical music

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی