امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cohabitation

    ˌkoʊhæbɪˈteɪʃn̩ ˌkəʊhæbɪˈteɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    هم‌باشی، زندگی مشترک بدون ازدواج، ازدواج سفید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Cohabitation has become more common in modern society.
    - هم‌باشی در جامعه‌ی مدرن رایج‌تر شده است.
    - Some people prefer the freedom of cohabitation over the commitment of marriage.
    - برخی افراد آزادی زندگی مشترک بدون ازدواج را به تعهد ازدواج ترجیح می‌دهند.
    - Cohabitation can be a challenging.
    - ازدواج سفید می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت cohabitation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cohabitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cohabitation

    لغات نزدیک cohabitation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار