امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Constancy

ˈkɑːnstnsi ˈkɒnstənsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    constancies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
تداوم، ثبات، پایداری، استمرار، پابرجایی، بلاتغییر بودن، پایایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Peyman's constancy of will allowed him to overcome numerous obstacles.
- استواری اراده‌ی پیمان به او اجازه داد تا بر موانع متعددی غلبه کند.
- The artist's constancy in practice led to remarkable improvements.
- استمرار عمل هنرمند به پیشرفت‌های قابل‌توجهی منجر شد.
- The constancy of seasons influences agricultural practices worldwide.
- پایداری فصول بر شیوه‌های کشاورزی در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد.
noun
وفاداری، پایمردی، ثبات‌قدم
- Her constancy in friendship never wavered, even in tough times!
- پایمردی او در رفاقت هرگز متزلزل نشد، حتی در شرایط سخت!
- The dog's constancy made him a beloved companion.
- وفاداری سگ او را به همدم محبوبی تبدیل کرده بود.
- He really valued the constancy of his partner throughout all the years.
- او برای پایداری شریک زندگی خود در طی تمام این سال‌ها ارزش بسیاری قائل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constancy

  1. noun fixedness; the quality of staying the same, not getting less or more
    Synonyms: abidingness, adherence, allegiance, ardor, attachment, certainty, decision, dependability, determination, devotedness, devotion, doggedness, eagerness, earnestness, endurance, faith, fealty, fidelity, firmness, honesty, honor, integrity, love, loyalty, permanence, perseverance, principle, regularity, resolution, stability, staunchness, steadfastness, steadiness, surety, tenacity, trustiness, trustworthiness, truthfulness, unchangeableness, unfailingness, uniformity, zeal
    Antonyms: change, changeableness, fluctuation, inconstancy, instability, irregularity, unsteadiness
  2. noun loyalty

لغات هم‌خانواده constancy

ارجاع به لغت constancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/constancy

لغات نزدیک constancy

پیشنهاد بهبود معانی