امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Continuing

    kənˈtɪnjuːɪŋ kənˈtɪnjuːɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      continued

    • شکل سوم:

      continued

    • سوم‌شخص مفرد:

      continues

    توضیحات

    این صفت به‌صورتِ continued نیز نوشته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (در همان حالت بدون تغییر یا وقفه) ادامه‌دار، پیوسته، مداوم، لاینقطع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - continued support
    - حمایت پیوسته
    - continuing involvement
    - مشارکت لاینقطع
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد continuing

    1. adjective ongoing
      Synonyms: persisting, persevering, maintaining, carrying on, pursuing, advancing, progressing, enduring, lasting, sustaining, chronic, permanent

    لغات هم‌خانواده continuing

    ارجاع به لغت continuing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «continuing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/continuing

    لغات نزدیک continuing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند