معنی curvaceous به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

kɜrːˈveɪʃəs kɜːˈveɪʃəs

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: curvacious

معنی

adjective

دارای انحنا و قوس‌های ظریف زنانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curvaceous

adjective voluptuous, full-figured

Synonyms: bosomy, buxom, curvesome, curvilinear, curvy, rounded, shapely, statuesque, well-developed, well-proportioned, well-rounded, zaftig

Antonyms: flat

ارجاع به لغت curvaceous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «curvaceous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curvaceous

لغات نزدیک curvaceous

- curtsy
- curule
- curvaceous
- curvature
- curve

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return