امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Delete

dɪˈliːt dɪˈliːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    deleted
  • شکل سوم:

    deleted
  • سوم‌شخص مفرد:

    deletes
  • وجه وصفی حال:

    deleting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1
خط زدن، حذف کردن، برداشتن، انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He deleted their names from the list.
- او اسامی آن‌ها را از فهرست قلم زد.
- The letter was on the desk but its date and signature had been deleted.
- نامه روی میز بود؛ ولی تاریخ و امضای آن حذف شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delete

  1. verb erase, remove
    Synonyms: annul, black out, bleep, blot out, blue-pencil, cancel, clean, clean up, cross out, cut, cut out, decontaminate, destroy, drop, edit, efface, eliminate, exclude, expunge, obliterate, omit, pass up, rub, rub out, rule out, sanitize, snip, squash, squelch, sterilize, strike out, trim, wipe out, X-out
    Antonyms: add, put in

ارجاع به لغت delete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delete

لغات نزدیک delete

پیشنهاد بهبود معانی