امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Determinedly

    dɪˈtɜːrmɪndli dɪˈtɜːmɪndli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به گونه‌ای که عزم و اراده را نشان دهد) با عزم راسخ، قاطعانه، به‌طور قاطع، به‌طور مصمم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - She is determinedly optimistic about the future.
    - او قاطعانه به آینده خوش‌بین است.
    - He marched determinedly into the house.
    - به‌طور مصمم وارد خانه شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد determinedly

    1. adverb With determination; in a determined manner
      Synonyms: ambitiously, unfalteringly, unshakably
      Antonyms: unambitiously

    لغات هم‌خانواده determinedly

    ارجاع به لغت determinedly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «determinedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/determinedly

    لغات نزدیک determinedly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel