گذشتهی ساده:
determinedشکل سوم:
determinedسومشخص مفرد:
determinesوجه وصفی حال:
determiningتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
determine on (or upon) something
(در مورد چیزی) تصمیم قطعی گرفتن، کمر همت بستن
determine somebody against something
کسی را برضد چیزی (یا در رد چیزی) مصمم کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «determine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/determine