امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eagerness

    ˈiː.ɡər.nəs ˈiː.ɡə.nəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable B2
    اشتیاق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The team's eagerness to win the championship was evident in their intense training sessions.
    - اشتیاق این تیم برای کسب عنوان قهرمانی در تمرینات پرفشار آن‌ها مشهود بود.
    - The students listened with eagerness as the teacher explained the experiment.
    - وقتی معلم آزمایش را شرح می‌داد، دانش‌آموزان با اشتیاق گوش می‌دادند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eagerness

    1. noun enthusiasm, anxiousness
      Synonyms:
      excitement zeal earnestness fervor passion zest eagerness ardor ambition hunger longing yearning eager intentness eager anticipation greediness avidity impetuosity voracity alacrity zing vehemence
      Antonyms:
      disinterest apathy

    ارجاع به لغت eagerness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eagerness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eagerness

    لغات نزدیک eagerness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی