امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Encouraging

    ɪnˈkɜrːɪdʒɪŋ ɪnˈkʌrədʒɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      encouraged

    • شکل سوم:

      encouraged

    • سوم‌شخص مفرد:

      encourages

    • صفت تفضیلی:

      more encouraging

    • صفت عالی:

      most encouraging

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B2
    مشوق، دلگرم‌کننده، نویدبخش، امیدبخش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - His words were quite encouraging.
    - حرف‌های او بسیار دلگرم‌کننده بود.
    - encouraging news
    - خبر نویدبخش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد encouraging

    1. adjective bright
      Synonyms: promising, reassuring, supportive, hopeful

    لغات هم‌خانواده encouraging

    ارجاع به لغت encouraging

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «encouraging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/encouraging

    لغات نزدیک encouraging

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی