امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Encouragingly

    ɪnˈkɜːrɪdʒɪŋli ɪnˈkʌrɪdʒɪŋli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور دلگرم‌کننده، به‌طور ترغیب‌کننده، به‌طور نویدبخش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - "Go on," Emily said encouragingly.
    - امیلی به‌طور دلگرم‌کننده گفت: «برو جلو، ادامه بده.»
    - My mother smiled encouragingly at me as I went up on stage.
    - هنگامی که روی صحنه رفتم، مادرم به‌طور دلگرم‌کننده به من لبخند زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد encouragingly

    1. adverb In an encouraging manner
      Antonyms: discouragingly

    لغات هم‌خانواده encouragingly

    ارجاع به لغت encouragingly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «encouragingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/encouragingly

    لغات نزدیک encouragingly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند