امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Expansible

ɪkˈspænsʌbəl ɪksˈpænsəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گسترش‌پذیر، کش‌آمدنی، انبساط‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expansible

  1. adjective Capable of being extended or expanded
    Synonyms: expandable, expansile, extendible, extensible, expandible, extensile, protractile, stretch, stretchable

ارجاع به لغت expansible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expansible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expansible

لغات نزدیک expansible

پیشنهاد بهبود معانی