امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Expellant

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: expellent

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی داروی برون‌ران، داروی دفع‌کننده، داروی مسهل
- The doctor prescribed an expellant to alleviate her symptoms.
- پزشک به منظور تسکین علائم او داروی برون‌ران را تجویز کرد.
- My doctor prescribed an expellent to help rid my body of the infection.
- پزشکم برای کمک به خلاص شدن از شر این عفونت، داروی مسهل را تجویز کرد.
adjective
دافع، دفع‌کننده، خارج‌کننده
- an expellant attitude
- نگرش دافع
- an expellent force
- نیروی دفع‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت expellant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expellant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expellant

لغات نزدیک expellant

پیشنهاد بهبود معانی