امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Facilitation

fəˌsɪləˈteɪʃən fəˈsɪlɪteɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
آسان‌سازی، تسهیل، گره‌گشایی، کارگشایی، بشولش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
(روانشناسی ـ آسان شدن فزاینده هر عمل در اثر تکرار آن) آسان‌کردی، آسانی، سهولت
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده facilitation

ارجاع به لغت facilitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facilitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/facilitation

لغات نزدیک facilitation

پیشنهاد بهبود معانی