امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fled

    ˈfled fled
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      fled

    • شکل سوم:

      fled

    • سوم‌شخص مفرد:

      flees

    • وجه وصفی حال:

      fleeing

    معنی‌ها

    adverb
    زمان گذشته ساده فعل Flee

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    adverb
    قسمت سوم فعل Flee
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fled

    1. verb Run away to escape
      Synonyms: escaped, decamped, bolted, fly, vanished, vamoosed, skipped, scrammed, scampered, run, liberated, jumped, evaded, absconded, eluded, eloped, disappeared, departed
      Antonyms: faced, met, waited, stood, stayed

    ارجاع به لغت fled

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fled

    لغات نزدیک fled

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی