امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hammer Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
1- (با چکش کاری) شکل دادن به، ساختن 2- (باچکش زدن) صاف کردن 3- بیرون آوردن (باچکش) 4- به توافق رسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hammer out

  1. verb bring to a conclusion
    Synonyms: accomplish, bring about, build, complete, construct, erect, establish, excogitate, fight through, finish, form, make, negotiate, produce, settle, set up, sort out, thrash out, work out

ارجاع به لغت hammer out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hammer out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hammer-out

لغات نزدیک hammer out

پیشنهاد بهبود معانی