امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hard-on

ˈhɑːrdɑːn ˈhɑːrdɑːn hɑːdɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(عامیانه - ناپسند) شق شدگی (آلت مردی)، شقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hard-on

  1. adjective An erect penis
    Synonyms: unjust to, unkind to, cruel to, erection, brutal, inclined to blame

ارجاع به لغت hard-on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard-on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hard-on

لغات نزدیک hard-on

پیشنهاد بهبود معانی