امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ill-starred

ɪlˈstɑːrd ɪlˈstɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: ill-omened

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی بداختر، بداقبال، بدطالع (شخص)، نحس، شوم، بدیمن (روز و کار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The ill-starred student failed to pass the exam despite hours of studying.
- دانش‌آموز بداقبال علی‌رغم ساعت‌ها مطالعه، نتوانست در امتحان قبول شود.
- The ill-starred team could not seem to win a single game.
- به نظر می‌رسد که تیم بداقبال نتوانسته است یک بازی را هم ببرد.
- The ill-starred couple's marriage ended in divorce after only a year.
- ازدواج بدیمن این زوج تنها پس از یک سال به طلاق ختم شد.
- ill-omened decision
- تصمیم نحس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ill-starred

  1. adjective doomed
    Synonyms:
    unlucky unfortunate hapless ruined destroyed disastrous ill-omened misfortunate unhappy blighted catastrophic inauspicious untoward star-crossed luckless
    Antonyms:
    lucky happy

ارجاع به لغت ill-starred

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-starred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ill-starred

لغات نزدیک ill-starred

پیشنهاد بهبود معانی